دیکتاتوری در دوره پهلوی

یک کارشناس تاریخ در گفتگو با سردبیر پرس تشریح کرد: دیکتاتوری در دوره پهلوی کارشناس تاریخ گفت:در کل دوران رژیم پهلوی از رضا شاه تا محمدرضا پهلوی سرکوب‌های مردمی وجود داشته و یک دوران دیکتاتوری بوده که از ابتدای دوران رضا شاه شروع می‌شود تا انتهای دوران محمدرضا پهلوی. مسعود رضایی در گفتگو با خبرنگار […]

یک کارشناس تاریخ در گفتگو با سردبیر پرس تشریح کرد: دیکتاتوری در دوره پهلوی کارشناس تاریخ گفت:در کل دوران رژیم پهلوی از رضا شاه تا محمدرضا پهلوی سرکوب‌های مردمی وجود داشته و یک دوران دیکتاتوری بوده که از ابتدای دوران رضا شاه شروع می‌شود تا انتهای دوران محمدرضا پهلوی. مسعود رضایی در گفتگو با خبرنگار «سردبیر پرس» درباره جنایات رژیم پهلوی در تهران گفت: در کل دوران رژیم پهلوی از رضا شاه تا محمدرضا پهلوی سرکوب‌های مردمی وجود داشته و یک دوران دیکتاتوری بوده که از ابتدای دوران رضا شاه شروع می‌شود تا انتهای دوران محمدرضا پهلوی.
وی ادامه داد: در سال ۵۷ این سرکوب‌ها مستمرا بعضی وقت‌ها با یک شدت و گاهی اوقات با ضعف بیشتری ادامه داشت. در دوران رضاشاه موارد زیادی از جمله سرکوب عشایر، سرکوب مردم در ماجرای حجاب، سرکوب قیام مسجد گوهرشاد، دستگیری مخالفان و زندانی کردن و کشتن آنها در زندان مانند فرخی یزدی و یک تعدادی از مبارزان بود. در دوره پهلوی دوم این مسائل عمدتا از سال ۳۲ به بعد شروع می‌شود یعنی از سال۱۳۲۰ تا سال ۱۳۳۲.
رضایی افزود: شاه موقعیت خیلی مستحکمی نداشت و تازه ابتدای کارش بود و احزاب و گروه‌ها مقداری قدرت داشتند بنابراین شاه نمی‌توانست مانند پدرش سرکوب کند البته درگیری‌های داخلی و اغتشاشات و هیجانات و تظاهرات و التهابات سیاسی بود.
وی خاطرنشان کرد: در سال ۳۲ بعد از کودتا که خود سرآغاز یک سرکوب جدی بود توسط انگلیس و آمریکا طراحی شده بود و محمدرضا پهلوی هم کاملا همکاری و هماهنگی کرد و در واقع نهضت ملی شدن صنعت نفت را سرکوب کرد و دولت دکتر محمد مصدق هم برکنار شد از این به بعد شاه یک موقعیت جدیدی را با حمایت و پشتیبانی از طرف آمریکا بدست آورد بنابراین با اینگونه حمایتها، سرکوب‌ها جنبه جدی تری گرفت.
رضایی گفت: ساواک در سال ۱۳۳۵ یا ۱۳۳۶ با تشکیل شد و تحت حمایت آمریکا بود و توسط موساد و سازمان سیا آموزش می‌دید و هر گونه مبارزه‌ای را سرکوب می‌کرد نقطه اوج این سرکوب‌ها که در رژیم پهلوی دوم صورت گرفت در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ بود که در آن روز تعداد زیادی از افرادی که به حمایت از امام خمینی قیام کردند کشته، زخمی و دستگیر شدند بعد از آن در سال ۱۳۴۳ ماجرای کاپیتالاسیون رخ داد که امام خمینی مجددا در برابر این واقعه مقاومت کردند و آن را به عنوان یک عمل خیانت‌کارانه مطرح کردند و رژیم پهلوی می‌خواست امام را از ایران دور کند بنابراین ایشان را دستگیر و به خارج از کشور تبعید می‌کند که این تبعید تا سال ۱۳۵۷ ادامه پیدا می‌کند با رفتن حضرت امام یک مقداری از آن مرکزیت مبارزه با رژیم پهلوی که رژیم وابسته و استبدادی بود از داخل کشور دور می‌شود و به خارج کشور می‌رود، اما حرکت‌های ضد رژیم پهلوی در قالب گروه‌های مختلف اسلامی یا اعتقادی یا گروه‌های چپ یا ملی‌گرا ادامه پیدا می‌کند ولی همه اینها سرکوب می‌شوند.
وی یادآور شد: گروه‌های اسلامی و فداییان اسلام سرکوب شده بودند و سال ۳۴ هم تعدادی از رهبران از جمله آقای نواب صفوی و طهماسبی، عبدالحسین واحدی  و دیگران اعدام می‌شوند و در سال۴۳ به بعد هم این دستگیری‌ها و اعدام‌ها و زندانی کردن‌ها ادامه داشته و گروه‌های اسلامی مثل مؤتلفه دستگیر می‌شوند، گروه‌های دیگری مثل سازمان مجاهدین خلق و سازمان چریک‌های فدایی خلق هم که فعالیت خود را مخفیانه شروع کرده بودند که از سال ۱۳۴۹ تقریبا به فاز عملیاتی وارد شده بودند دستگیر می‌شوند و تعداد زیادی نیز اعدام می‌شوند و تعداد زیادی هم وارد زندان‌ها می‌شوند.
رضایی عنوان کرد: شخصیت‌های اسلامی که به نحوی مبارزه می‌کردند انتقاد می‌کردند مخالف وابستگی ایران به آمریکا و مخالف استبداد پهلوی بودند تعداد زیادی از این شخصیت‌ها چه روحانی چه غیر روحانی دستگیر می‌شوند و به زندان انداخته می‌شوند و تعدادی هم حتی در زندان به شهادت می‌رسند. از نیرو‌های ملی و مذهبی هم مثل افرادی از گروه نهضت آزادی و یا جبهه ملی که در مسیر مبارزه با رژیم بودند دستگیر می‌شوند بنابراین هر گروهی با هر مسلک و مرامی که داشت چه اسلامی چه اعتقادی چه چپ و چه ملی اگر به مسیر مخالفت و مبارزه با رژیم پهلوی وارد می‌شد حتما سرکوب و دستگیر می‌شد یا حتی در درگیری‌های خیابانی اعضای آن به شهادت می‌رسیدند و یا کشته می‌شدند که از علاوه بر همه این گروه‌ها کسانی بودند که در درگیری‌های خیابانی کشته می‌شدند.
وی بیان کرد: تا اینکه مردم در سال ۵۶ قیام می‌کنند و بعد از اینکه در روزنامه اطلاعات  یک مطلب توهین آمیز نسبت به حضرت امام نوشته می‌شود مردم قم روز ۱۹ دی در اعتراض به این مسئله تظاهراتی را به پا می‌کنند که آنجا رژیم پهلوی به شدت با این تظاهرات برخورد می‌کند و تعداد زیادی کشته و زخمی می‌شوند در واقع این زمان نقطه شکل‌گیری قیام مردم ایران است یعنی بعد از آن سال‌های سرکوب حالا به نقطه‌ای می‌رسد که خشم مردم بر انگیخته می‌شود و به خصوص با این سرکوب و کشتاری که در روز ۱۹ دی صورت می‌گیرد این نهضت و قیام شروع می‌شود از اینجا به بعد سرکوب‌ها خیلی شدید و جدی است، چون در روز ۲۹ بهمن ۵۶ مردم تبریز مراسم چهلم شهدای قم را برگزار می‌کنند که در آنجا هم با اسلحه و خشونت خیلی زیاد با مردم برخورد می‌شود  که تعداد زیادی شهید و مجروح می‌شوند بعد از آن هم مردم یزد چهلم شهدای تبریز را می‌گیرند که سرکوب خونین می‌شود و  تظاهرات و قیام در شهر‌های مختلف مثل کرمان، مشهد، اصفهان و شیراز گسترش پیدا می‌کند. 
رضایی در پایان گفت: رویه رژیم پهلوی این بود که با خشونت تعدادی را مجروح و زخمی و شهید می‌کرد تا اینکه تظاهرات در ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ به نقطه اوج خود رسید که روز اولی بود که حکومت نظامی اعلام شد و مردمی که شاید اطلاعی هم از این حکومت نظامی نداشتند روز جمعه ۱۷ شهریور در میدان ژاله یا شهدا که از قبل اعلام شده بود تجمع کردند و کشتار وسیعی انجام می‌شود و روز ۱۷شهریور به روز ماندگاری تبدیل می‌شود.
انتهای پیام/خ نویسنده: المیرا خرد