بازسازی قدرت تهران، اولویت چین در غرب آسیا
در گزارش اندیشکده بروکینگز از سیاستهای پکن مطرح شد؛ بازسازی قدرت تهران، اولویت چین در غرب آسیا در گزارش اندیشکده بروکینگز آمده است که در حرکتی رو به جلو، چین ممکن است بازسازی قدرت تهران را برای حفظ توازن قدرت منطقه در اولویت قرار دهد. به گزارش «سردبیر پرس»، در گزارش اندیشکده بروکینگز آمده است […]
در گزارش اندیشکده بروکینگز از سیاستهای پکن مطرح شد؛ بازسازی قدرت تهران، اولویت چین در غرب آسیا در گزارش اندیشکده بروکینگز آمده است که در حرکتی رو به جلو، چین ممکن است بازسازی قدرت تهران را برای حفظ توازن قدرت منطقه در اولویت قرار دهد. به گزارش «سردبیر پرس»، در گزارش اندیشکده بروکینگز آمده است که در حرکتی رو به جلو، چین ممکن است بازسازی قدرت تهران را برای حفظ توازن قدرت منطقه در اولویت قرار دهد. این امر میتواند مستلزم واردات بیشتر نفت خام ایران، افزایش سرمایه گذاری در زیرساختهای ایران و حمایت از رویکرد منطقهای این کشور باشد.
به گزارش گروه سیاست سردبیر پرس، در دو دهه گذشته، چین به سرعت به عنوان یک بازیگر مهم اقتصادی، سیاسی و امنیتی در خاورمیانه ظاهر شده است. چین به بزرگترین مصرف کننده نفت خاورمیانه تبدیل شده و تجارت این کشور در منطقه در ۲۰ سال گذشته به بیش از سه برابر افزایش یافته است. پکن نقش رو به گسترشی در صلح، امنیت و دیپلماسی منطقه ایفا میکند.
استراتژی چین در خاورمیانه بر برنامهای جامع برای گسترش نفوذش در تقریباً همه حوزههای کلیدی تأکید دارد. چهار سال آینده برای تسریع تعاملات سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک چین در خاورمیانه، با تمرکز قوی بر تنوع بخشیدن به روابط اقتصادی، مشارکت در میانجیگری صلح و مدیریت توازن قدرت منطقهای که با تغییر شرایط در خاورمیانه که به واسطه جنگ غزه تغییر کرده است، بسیار مهم خواهد بود.
«یون سان» کارشناس اقتصاد بینالملل اندیشکده «بروکینگز» در گزارشی با عنوان «پیشبینی راهبرد چین در خاورمیانه در چهار سال آینده» به بررسی سیاستهای احتمالی پکن در منطه طی دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ میپردازد.
بحران غزه، دیپلماسی متعادل کننده سنتی چین در منطقه را در معرض یک آزمون جدی قرار داده است. تا سال ۲۰۲۳، چین توانسته بود روابط خود را با همه طرفهای منطقه مانند ارتباط میان ایران و عربستان سعودی و بین جهان عرب و اسرائیل را به خوبی حفظ کند.
این انعطاف استراتژیک به دلیل موقعیت جغرافیایی چین و عدم درگیری با قدرتهای منطقهای امکان پذیر شد. با این حال، بحران غزه محدودیت دیپلماسی موازنه چین را نشان داده است. با تغییرات و عدم اطمینان مرتبط با تعادل قدرت منطقه ای، دیپلماسی موازنه چین باید خود را با شرایط موجود تطبیق دهد.
تلاشهای چین برای شکل دادن به یک معماری جدید امنیتی منطقهای نفوذ ایالات متحده را تضعیف خواهد کرد. بسیاری در چین، بحران غزه را به عنوان یک عقبگرد موقت برای روند آشتی اسرائیل و کشورهای عربی میدانند و در نهایت، عادیسازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی رخ خواهد داد.
چالشهای راهبردی حضور چین در خاورمیانه در دوران دولت ترامپ افزایش خواهد یافت. تا سال ۲۰۲۹، این منطقه به عنوان سنگ بنای امنیت انرژی چین باقی خواهد ماند و این امر باعث میشود پکن نقش، حضور و نفوذ خود را در منطقه افزایش دهد تا از منافع مهم ملی خود محافظت کند.
چین به تنوع بخشیدن به روابط اقتصادی خود با منطقه ادامه خواهد داد و از حوزه سنتی انرژی فراتر خواهد رفت و با سرمایه گذاری در انقال انرژی، اقتصاد دیجیتال و جستجوی مشتریان فناوریهای پیشرفته اقدام خواهد کرد.
چین با پیروی از دیپلماسی متوازن، مایل به ایجاد روابط عمیقتر با، ایران و عربستان سعودی خواهد بود که این اقدام میتواند به ارتقای توانمندی ایران و ترمیم چهره تهران در منطقه کمک کند.در نتیجه جنگ در غزه، روابط چین با کشورهای کلیدی منطقه به طور قابل پیشبینی از یک دوره تعدیل عبور خواهد کرد. این امر به ویژه در مورد اسرائیل صادق است، زیرا روابط چین و اسرائیل به دلیل بحران غزه بیشترین آسیب را دیده است.
چین با پیروی از دیپلماسی متوازن، مایل به ایجاد روابط عمیقتر با، ایران و عربستان سعودی خواهد بود که این اقدام میتواند به ارتقای توانمندی ایران و ترمیم چهره تهران در منطقه کمک کند. چین خود را نوع جدیدی از صلحساز منطقهای میداند و احتمالاً قصد دارد نقش بزرگتری در میانجیگری میان جناحهای مختلف فلسطینی و بازسازی غزه ایفا کند. پیشنهاد «معماری امنیتی جدید در خاورمیانه» ویژگی برجستهتری در سیاست چین در قبال منطقه بین سالهای ۲۰۲۵ و ۲۰۲۹ خواهد بود.
همه اینها پیامدهای مهمی برای دولت آینده ترامپ دارد. از آنجایی که انتظار میرود دونالد ترامپ از امنیت اسرائیل حمایت کند، برای عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل فشار بیاورد و ایران را با تحریمهای بیشتر تحت فشار قرار دهد، چین فعالانه برای بهرهبرداری از سیاست ایالات متحده و پیشبرد منافع و نفوذ چین در منطقه تلاش خواهد کرد.
بحران غزه نمونه بارز این است که چگونه چین از موقعیت واشنگتن برای تضعیف رهبری منطقهای و اعتبار ایالات متحده استفاده کرده است.
واشنگتن میتواند مطمئن باشد که چین آماده است تا این کار را برای چهار سال آینده ادامه دهد. این بدان معناست که سیاست خاورمیانهای دولت ترامپ باید به دنبال پاسخی به سیاستهای چین در منطقه باشد و فقدان آن توانایی چین را برای ایفای نقش حامی و مدافع مردم فلسطین تقویت میکند و در نتیجه نفوذ پکن و روابط آن با جهان اسلام را تقویت میشود.
روابط اقتصادی رو به رشد و متنوع چین با خاورمیانه به طور مستقیم نقش و رهبری سنتی ایالات متحده را به چالش خواهد کشید.
روابط اقتصادی رو به رشد و متنوع چین با خاورمیانه به طور مستقیم نقش و رهبری سنتی ایالات متحده را به چالش خواهد کشید. یک استراتژی تعامل اقتصادی قوی فراتر از موضوع نفت هیچگاه در سیاست منطقهای ایالات متحده وجود ندارد.
از آنجایی که منطقه آینده اقتصادی خود را متصور است و برای تنوع بخشیدن به رشد اقتصادی خود برنامه ریزی میکند، ایالات متحده فضا را از دست خواهد داد و میدان را برای چین خالی خواهد کرد اگر نتواند به تقاضای منطقه برای صنایع با فناوری پیشرفته و منابع انرژی جدید پاسخ دهد.
همکاری فناوری چین با کشورهای خاورمیانه، به ویژه در زمینههای اقتصاد دیجیتال و زیرساختها، توانایی ایالات متحده برای پیشبرد امنیت و سایر همکاریها در منطقه را با چالشی فوری مواجه خواهد کرد.
انتهای پیام//ح. ع
منبع: ایرنا
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰